حجاب اسلامی؛ الزام یا التزام؟
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۲۹۰۹۱
به گزارش خبرگزاری مهر، زینب نجیب، پژوهشگر مسائل اجتماعی طی یادداشتی درباره موضوع حجاب اظهار داشت: یکی از پرتکرارترین سوالات و شبهات در باب حکومت اسلامی و اجرای احکام آن، این است که عدهای معتقدند؛ نمیتوان دین را به کسی تحمیل کرد. هیچکس حق ندارد کسی را به زور مسلمان کند و جامعه را با سرکوب و تحمیل به دینداری مجبور کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پاسخ به این سوال میتواند هم دروندینی مطرح شود و هم بروندینی. اما از آنجا که طراحان این شبهات و یا پرسشگران این سوالات از موضع دروندینی وارد شدهاند؛ نگارنده نیز از همین موضع به آن میپردازد. این شبهه با هدف تضعیف حاکمیت دینی صورت گرفته و در پی القای این مطلب است که اطاعت از حاکمیت با آزادی انسان مخالف است و این با روح اسلام که انسان را خلیفه خدا بر زمین میداند سازگار نیست. ایشان برای اثبات سخن خود به آیه ۲۱ و ۲۲ غاشیه اشاره میکنند که میفرماید: «فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ"، "لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ».پس تذکّر بده که همانا تو تذکّر دهندهای، و بر آنان سیطره و تسلّطی نداری (که به ایمان آوردن مجبورشان کنی).
با توجه به این آیه ادعا میکنند که حتی پیامبر نیز بر مردم تسلطی ندارد و مردم آزادند که از او اطاعت نکنند و اصلاً پیامبر حق ندارد در ارتباط با ابعاد گوناگون زندگی مردم اظهار نظر کند. آیات ۱۰۷ انعام، ۹۹ مائده، ۱۷۶ انسان، ۲۸ کهف، را هم به سخن خود ضمیمه کرده و بر ادعای خود اصرار میورزند. در پاسخ باید گفت بسیاری آیات دیگر در قرآن وجود دارد که تنها به سه نمونه از آن اشاره میشود. «وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا مُبِیناً». (۳۶ احزاب) (و هیچ مرد و زن مؤمنی را در کاری که خدا و رسول حکم کنند اراده و اختیاری نیست (که رأی خلافی اظهار کنند) و هر کس نافرمانی خدا و رسول او کند دانسته به گمراهی سختی افتاده است). «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطاعَ بِإِذْنِاللَّهِ …» .(۶۴ نساء) (و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه با اذن خداوند فرمان برده شود). «النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ…» .(۶ احزاب) (پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است…)
به نظر میرسد غفلت از دیگر آیات و بیتوجهی به تفسیر و شأن نزول آنها سبب شده چنین شبههای پر و بال بگیرد چرا که با توجه به قبل و بعد آیات و شأن نزول آنها میتوان دریافت که آیات دسته اول در ارتباط با کسانی است که هنوز به اسلام گرایش نیافتهاند و چون قوام اسلام به گرایش قلبی انسانهاست و این مهم با آگاهی و ادله متقن حاصل میشود و هرگز اکراه بردار نیست به پیامبر امر میشود که تو فقط ابلاغ کنندهای. رسالت تو در زور و اجبار و اکراه نیست چرا که ما تو را مسلّط بر کفار قرار ندادیم.
در مقابل آن دسته از آیات، متوجه آیاتی شدیم که مخاطبش مسلماناناند و حق انتخاب و گزینش در برابر دستورات اسلام را ندارند. مانند این است که در یک کشوری که نظام دموکراسی در آن برقرار است مردم، خود به اختیار خویش حکومت را انتخاب کنند و بعد از تشکیلدادن حکومت، از دادن مالیات امتناع ورزند و بگوید شما آزادی من را محدود میکنید. آیا این امر را عاقلی میپذیرد؟
بنابراین وقتی دین اسلام را پذیرفتیم و نظام اسلامی را تشکیل دادیم در واقع ملزم به رعایت همه لوازم و اجزای آن هستیم و نمیتوانیم به سلیقه رفتار کنیم.
البته دولت اسلامی نباید هیچ دخالتی در زندگی فردی و شخصی و اعتقاد درونی افراد داشته باشد اما قطعاً در ارتباط با زندگی اجتماعی و تعامل با دیگران، همگان را موظف به رعایت حدود الهی میکند و با هتک حریم ارزشها، توهین به مقدسات و تجاهر به فسق سخت به مقابله میپردازد.
از طرفی باید توجه کرد که الزام حکومتی هرگز به معنای سرکوب و خشونت نیست و نباید هم باشد الزام دولت اسلامی دارای دو بعد است اما همیشه درباره یک بعد آن سخن رانده شده و همان یک بعد نیز مورد هجوم قرار گرفته است تا جایی که سبب شده تمام توان حکومت به تقنین و تبیین آن قوانین صرف شود در صورتی که الزام دولت اسلامی یک روی اهم دیگری نیز دارد که میتوان از آن به "التزام" یاد کرد. التزام یعنی؛ افراد یک جامعه چنان تربیت شوند که خود ملزم به رعایت قوانین باشند. بهعبارتی انجام کاری و یا پایبندی به آن را بر خود لازم دانند و این رعایت قوانین تنها از بُعد تسلیم نباشد بلکه چنان تبیین و توجیه صورت گرفته باشد و در حیطه آن کار فرهنگی انجام شده باشد که افراد خود معتقد به ارزشها و پایبند به آنها باشند.
البته گفتن این نکته خالی از لطف نیست که در این زمینه کوتاهیهای بسیاری صورت گرفته و آنچنان که باید در طول این سالها توفیقی حاصل نشده و مقصران اصلی آن بهطور قطع متولیان فرهنگی یک جامعهاند.
از سویی آن مقدار از توفیقاتی هم که کسب شده است؛ نه امروز بلکه همیشه نقطه حمله دشمن بوده و باز هم تلاشها معطوف به دفاع بوده تا تبیین و روشنگری و هجمه به مواضع دشمن.
بنابراین اگر از امر حکومت سخن گفته میشود پرداختن به هر دو بعد الزام و التزام منظور است و صد البته التزام اهم از الزام است و شاید تا التزام نباشد در امر الزام نتایج مسرتبخشی حاصل نشود هرچند نباید یکی را فدای دیگری کرد و چون در یک امر به دستاوردهای مدنظر نرسیدهایم از امور الزامی چشمپوشی کنیم چرا که جامعه نیازمند امنیت است و اگر امنیت نباشد ما حتی نمیتوانیم به امور فرهنگی بپردازیم و سبک زندگی التزامآور را نهادینه کنیم در نتیجه عدم الزام، امنیت یک جامعه را دچار خدشه میکند.
کد خبر 5904388منبع: مهر
کلیدواژه: حجاب و عفاف زنان خانواده سازمان هواشناسی قوه قضاییه امداد رسانی هفته فراجا سردار رادان بارش باران صلیب سرخ فراجا نیروی انتظامی پلیس راهور وضعیت جوی کشور هلال احمر جمهوری اسلامی ایران سردار احمدرضا رادان تهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۲۹۰۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عادیسازی بیحجابی؛ شبیخون فرهنگی
نیاز به پوشش و پرهیز از برهنگی جزو گرایشهای فطری است که خداوند متعال آن را در وجود انسانها قرار داده است. علاوه بر تاثیر حجاب در تامین سلامت روحی و فکری، حجاب در تامین سلامت جسمانی افراد جامعه نیز نقش بسزایی دارد. از طرفی شواهد تاریخی نیز فطری، فرامذهبی و فراملیبودن حجاب را تایید میکند.
در جامعهای که پوشش زنان و حتی مردان از دیرباز یکی از آداب و ارزشهای اجتماعی بوده و بدپوششی در این جامعه مذموم شمرده شده است، عادیشدن پوششهای غیرمتعارف، چه در مردان و چه در زنان، زنگ خطر استحاله فرهنگی و ارزشهای اجتماعی را به صدا درمیآورد.
پوشش انسانها صرفنظر از اینکه از نظر فطرت انسانی یک ابزار مصونیت است، برای فعالیتهای اجتماعی زنان و مردان نیز مفید است. هر کسی باید به اندازهای که خود او میداند و برایش مصونیتآفرین است، به آن عمل کند. حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی است. عواملی که باعث سلامت در جامعه میشوند و در صورت نبود این دو عامل، مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه به وجود خواهد آمد؛ چراکه اگر حجاب و عفاف که مکمل یکدیگرند، در افراد و جامعه رعایت شود، سبب رشد و افزایش معیار اطمینان و اعتماد در جامعه، تاثیر مثبت بر سلامت روحی و روانی در تربیت و تعلیم فرزندان و محیط اطراف میشود. همین امر سبب رشد عقلی و فرهنگی در جامعه و مانعی محکم در مقابل عوامل و تاثیرات منفی و مخرب است.
انسان، پوششگریز است یا خیر؟
پیرامون موضوع حجاب و پوشش زنان مسائل مختلفی مطرح میشود، اما پیش از هر چیزی باید بررسی شود که آیا انسان بالطبع حجابگراست یا خیر؟ پوشش دینی بانوان و حجاب از اختراعات آیین اسلامی نیست، بلکه ریشه در تاریخ دارد. در تمدنهای کهن بشری مانند تمدن یونان و ایران نیز موضوع حجاب در بین بانوان دارای جایگاه خاصی بوده است؛ بنابراین نهفقط اسلام واضع قانون حجاب نبوده، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریطهایی که در طول تاریخ در مورد حجاب نیز به وجود آمده، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته و آن را بهصورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، آن را ارائه داده است. در پاسخ به اینکه انسان پوششگریز است یا خیر، باید هر دو گزاره آن بررسی شود. اگر فرض بر حجابگریزی باشد، اعتبار و ارزش رعایت حجاب بهدلیل عقلانیت و پیامد فرهنگ و تربیت فردی است. اگر فرض بر گزاره اول باشد، عدم رعایت حجاب خلاف طبع بوده است. این موضوع در حالی است که در ایران تاکنون حجابگرایی فرض شده و مبنای سیاستگذاری بر این اساس انجام گرفته است.
محجبههای جوان؛ مرکز ثقل مواجهه با بدپوششها
در مسأله حجاب، حاکمیت با گروههای مختلفی روبهروست؛ افرادی که صرفا بدپوشش هستند، افرادی که به بدپوششی کمک میکنند (مانند تولیدکنندگان البسه نامناسب) و در نهایت افرادی که بیحجابی عامدانه را تبلیغ میکنند (مانند متعرضان به محجبهها و افراد تبانیکننده با عوامل بیگانه). ولی به نظر میرسد که محجبهها باید مرکز ثقل این مواجهه قرار بگیرند. یک فرد محجبه و عفیف وظایف بزرگی بر عهده دارد و باید الگوی مناسبی برای دیگران باشد تا آنها نیز از این هدیه الهی بهرهمند شوند. به هر حال در مقابله با بیحجابی، به جای برخورد با بیحجابان عادی، باید این پندار که بیحجابان در غلبه کمی و کیفی هستند، تضعیف شود. در این راه میتوان از ظرفیت محجبهها استفاده کرد. با وجود اینکه این موضوع مورد توجه قرار گرفته، اما اجرای آن ناشیانه بوده است؛ چراکه بیشتر این افراد بانوان میانسال بوده، در حالی که بهتر است از جوانان و دانشجویان در این امر استفاده شود. با این حال باید توجه داشت که اعتدال در رفتار با بدحجابی باید رعایت شود؛ زیرا افراط در آن موجب تنش و اضطراب و منجر به عادیشدن بدپوششی در جامعه میشود. این مسأله نیازمند نهاد ستادی و نظارتی فراقوهای است که منحصرا به مسأله حجاب نپردازد. میتوان این نهاد را در قالب ستاد مبارزه با مفاسد فرهنگی ــ اجتماعی تشکیل داد.
ارتقای صنعت مد در موضوع حجاب اسلامی
به نظر میرسد باید اقداماتی در جهت کاهش پوشیدنیهای ناسالم یا نامناسب و افزایش پوشیدنیهای سالم و مناسب، البته با کیفیت و قیمتی مناسب برای کاهش زمینههای فساد و بدپوششی انجام شود. بر همین اساس باید طراحان لباس در یک زیست بوم ایرانی ــ اسلامی تربیت شوند و طرح درسها و نظام آموزشی خیلی قدیمی، چه در طراحی لباس و چه در طراحی پارچه ارتقا پیدا کند. مسئولان این صنعت و این حوزه باید تدابیر لازم را برای پوشش مناسب با قیمت مناسب در اختیار جامعه قرار دهند و نیازهای اقتصادی تولیدکنندگان نیز تامین شود. از سویی دیگر تسهیل تشکیل خانواده، تقویت روابط خانوادگی و افزایش اشتغال مناسب میتواند در کاهش زمینههای بدپوششی نیز موثر باشد. با این حال باید جایگاه حجاب بهدرستی در کشور تبیین و مشخص شود. در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن، از یکدیگر تمایز پیدا کند و متناسب با خاستگاههای آن به برخوردی سنجیده و برنامهریزیشده پرداخت. در برخورد با بیحجابان باید دقت کرد تعلیم، موعظه و دعوت به خیر، مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است که در این مسیر نهادهای آموزشی اهمیت بالایی دارند.
منبع: روزنامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی